فصل تاریک استقلال؛ رکوردهای ناامیدکننده در دوران هلدینگ خلیج فارس
فصل اول پس از انتقال مالکیت استقلال به هلدینگ خلیج فارس، به یکی از ناگوارترین دورانهای تاریخ این باشگاه بدل شده است. با آماری ضعیف و نتایج ناامیدکننده، آینده این تیم در هالهای از ابهام قرار دارد.

فصل نخست پس از واگذاری استقلال به هلدینگ خلیج فارس، به سیاهترین فصل تاریخ این باشگاه تبدیل گشته است! تیمی که در گذشته نماد قدرت فوتبال ایران بود، اکنون با میانگین ۱.۱۷ امتیاز در هر بازی، در مکان دوازدهم جدول قرار دارد و به موضوعی برای ترحم رقبایش تبدیل شده است. واگذاری استقلال به این هلدینگ و پرسپولیس به کنسرسیومی متشکل از بانکهای دولتی که نزدیک به یک سال پیش انجام شد، عملاً تنها تغییر نام مالک را به همراه داشت. در حالی که تزریق غیرمنطقی منابع مالی بدون برنامهریزی استراتژیک، فقط به تشدید مشکلات موجود دامن زده است.
استفاده از ۵ سرمربی مختلف در یک فصل (رکوردی بیسابقه در تاریخ باشگاه)، کسب تنها ۳ پیروزی در ۱۴ بازی تحت هدایت موسیمانه و ناکامی در به دست آوردن پیروزی در ۶ بازی با میودراگ بوژوویچ، پرداخت ۵۰۰ هزار دلار برای آلمدین زیلیکیچ که حتی یک دقیقه هم به میدان نرفت و هزینهای مشابه برای ودران کیوسفسکی، صرف ۴۷ میلیارد تومان فقط برای رضایتنامه سامان فلاح که در حال حاضر در ملوان بازی میکند و همچنین حضور بیثمر بازیکنی مانند گائل کاکوتا و خریدهای ناموفق نیم فصل مانند جوئل کوجو و مسعود جوما، تنها بخشی از ناکامیهای مدیریتی استقلال در یک سال اخیر است که اوضاع تیم را به این شکل فاجعهآمیز کرده است.
تغییر ۳ مدیرعامل در مدت ۸ ماه، شکایتهای مالی متعدد از سوی بازیکنان و مربیان و نبود کوچکترین برنامه بلندمدت، تصویری واضح از عمق فاجعه را نمایان میسازد.
هوادارانی که زمانی به حمایت از هلدینگ خلیج فارس افتخار میکردند، اکنون تنها در آرزوی پایان این کابوس هستند. مشخص نیست با تغییرات در بدنه دولت و مدیریت هلدینگ خلیج فارس، رویکرد آنها نسبت به گذشته تغییر خواهد کرد یا خیر، اما آنچه مشخص است، هواداران فعلاً تفاوتی بین احمد شهریاری و علی تاجرنیا مشاهده نمیکنند و بعید است که در آینده نزدیک چنین احساسی پیدا کنند!
انتقال مالکیت قرار بود مشکلات متعدد استقلال را حل کند، اما به نظر میرسد که تنها بازیکنان از این تغییرات بهرهبرداری کردهاند و دیگر با مشکلات مالی مواجه نیستند. به نمونههای مشابهی نگاه کنید که پس از تغییر مالکیت در پاری سن ژرمن، اینتر، منچسترسیتی و حتی نیوکاسل چه تحولات مثبتی ایجاد شد؛ اما در اینجا، به نظر میرسد که رسیدگی به مسائل روزمره استقلال برای مدیران هلدینگ خلیج فارس به منزله یک سردرد است که آنها در تلاشند تا به هر شکلی از آن رهایی یابند. به همین دلیل هم سادهترین درمان ممکن را انتخاب میکنند؛ بدون آنکه از عواقب آن بر زندگی میلیونها هوادار عاشق تیم آگاه باشند.